۱۳۹۲ آبان ۹, پنجشنبه

طرز تفکر مسیح عیسی


آیا در اتحاد با مسیح دلگرم هستید ؟ آیا محبت ، محرک اصلی زندگی شماست ؟ آیا با روح القدس مصاحبت دارید ؟ و آیا احساس مهر و شفقت در بین شما وجود دارد ؟ 
 پس تقاضا می کنم خوشی مرا به کمال رسانید و با هم توافق فکری ، محبت دو جانبه و هدف مشترک داشته باشید. 
 هیچ عملی را از روی همچشمی و خود خواهی انجام ندهید ، بلکه با فروتنی ، دیگران را از خود بهتر بدانید. 
 به نفع دیگران فکر کنید و تنها در فکر خود نباشید. 
 طرز تفکر شما در بارۀ زندگی باید مانند طرز تفکر مسیح عیسی باشد: 
 اگر چه او از ازل دارای اولوهیت بود ولی این را غنیمت نشمرد که برابری با خدا را به هر قیمتی حفظ کند، 
 بلکه خود را از تمام مزایای آن محروم نموده بصورت یک غلام در آمد وشبیه انسان شد. 
 چون او به شکل انسان در میان ما ظاهر گشت ، خود را پست تر ساخت و از روی اطاعت حاضر شد مرگ ـ حتی مرگ بر روی صلیب ـ را بپذیرد. 
 از این جهت خدا او را بسیار سرافراز نمود و نامی را که مافوق جمیع نام ها است به او عطا فرمود. 
 تا این که همۀ موجودات در آسمان و روی زمین و زیر زمین با شنیدن نام عیسی به زانو در آیند .
 و همه برای جلال خدای پدر ، با زبان خود اعتراف کنند که عیسی مسیح ، خداوند است .
فیلیپیان فصل ۲(۱-۱۱)

آمین

۱۳۹۲ آبان ۷, سه‌شنبه

اینکه به اسم عیسی مسیح دعا کنیم یعنی چه؟




  جواب: دعا به اسم عیسی مسیح در انجیل یوحنا 14 : 13-14، گفته شده است "و هر چیزی را که به اسم من سوال کنید بجا خواهم آورد تا پدر در پسر جلال یابد. اگر چیزی به اسم من طلب کنید من آنرا بجا خواهم آورد." بعضی این آیه را اشتباه برداشت می کنند و فکر می کنند گفتن "به اسم عیسی مسیح" در آخر دعا باعث می شود که خدا همیشه هر چه از او بخواهیم به ما بدهد. در واقع با این فکر به "به اسم عیسی مسیح" بعنوان یک فرمول سحرآمیز نگاه می کنند. این برخلاف کلام خداست.
   دعا در نام عیسی مسیح یعنی دعا با اقتدار و درخواست از پدر که در مورد دعای ما عمل کند، چون ما به اسم پسرش عیسی مسیح آمده ایم. دعا به اسم عیسی مسیح همان معنی را می دهد که دعای بر طبق ارادة خدا، "و اینست آن دلیری که نزد وی داریم که هر چه بر حسب ارادة او سوال نماییم ما را می شنود. و اگر دانیم که هر چه سوال می کنیم ما را می شنود، پس می دانیم که آنچه از او در خواست کنیم می یابیم" (1 یوحنا 5 : 14-15). دعا در نام عیسی مسیح دعایی است که برای جلال نام او کرده می شود.
    گفتن "به نام عیسی مسیح" در آخر دعا یک فرمول سحر آمیز نیست. اگر آنچه ما می خواهیم برای جلال نام خدا و طبق ارادة او نباشد، گفتن "به نام عیسی مسیح" بی معنی است. آنچه مهم است دعای خالصانه ایست که به نام عیسی مسیح و برای جلال نام او باشد، نه اینکه لغات مخصوصی را در آخر دعا بگوییم. کلمات نیستند که که در دعا مهمند، بلکه مقصود پشت دعا. دعا برای چیزهایی که در اتحاد با ارادة خدا هستند اساس دعایی است که به نام عیسی مسیح کرده می شود.
منبع:کلیسای بین المللی عمانوئیل‏

۱۳۹۲ مهر ۲۸, یکشنبه

۱۰ فرمان چه بود؟

عکس

فرزند خواندگی




   ما به واسطه ایمان به مسیح، فرزند خواندگان خدا میشویم. این یکی از جنبههای نجات ما در مسیح میباشد.ما همگی در اصل بندگان گناه و شیطان میبودیم . ما عضو خانواده الهی نبودیم. خدا آفریننده همه انسانهاست اما پدر همه آنان نیست. او فقط پدر آنانی است که به عیسی ایمان میآورند. خدا فقط زمانی ما را به خانواده خود میپذیرد که عدالت مسیح را به واسطه ایمان قبول نماییم. 
فرزند خواندگان از شخصی که ایشان را به فرزندی پذیرفته است، ارث کامل میبرند. گرچه از لحاظ جسمانی فرزند طبیعی او نیستند، اما از نظر قانونی فرزند او به حساب میآیند و از همه امتیازات فرزندی برخوردار میگردند. ما نیز گرچه زمانی طبیعتی گناه آلود داشتیم، اما اکنون از طریق مسیح، از لحاظ روحانی، پسران و دختران خدا شدهایم و در آسمان، ارثی کامل دریافت خواهیم داشت (رومیان ۸: ۱۵-۱۷؛ غلاطیان ۴: ۳-۷؛ افسسیان ۱: ۴-۵ ). 
دریافت مقام فرزندی خدا یکی از بزرگترین امتیازات و برکات نجات ماست. فرزند خواندگی به این معنی است که طبیعت خدا از طریق روحالقدس وارد سرشت ما میگردد؛ به این معنی است که با خدا مشارکت و رفاقت نزدیکی داریم، همان رفاقت و صمیمیتی که کودک با پدر خود دارد؛ همچنین به این معنی است که زندگی ما باید شایسته مقام فرزند خدا باشد. فرزند خدا بودن امتیاز و شادی بزرگی است؛ در ضمن، مسئولیت بزرگی نیز هست.

۱۳۹۲ مهر ۲۱, یکشنبه

داوری


در کتاب مقدّس به سه نوع داوری متفاوت اشاره شده است. نخستین داوری مربوط به قضاوت انسانها بر علیه یکدیگر است. عیسی میگوید که ما نباید دیگران را مورد قضاوت و داوری قرار دهیم (متی ۷: ۱-۲). داوری انسان هرگز نمیتواند کاملا درست باشد، زیرا هیچ انسانی هرگز نمیتواند تمامی حقایق را درباره انسان دیگری بداند. فقط این خداوند است که همه چیز را درباره هر شخصی میداند. از اینرو فقط خداوند قادر به قضاوت حقیقی و منصفانه است. 
دومین نوع داوری که در کتاب مقدّس ذکر شده است مجازاتی است که خداوند بر بدکاران نازل میکند. این مجازات هم شامل ایمانداران و هم شامل غیر ایمانداران میشود (اول قرنتیان ۱۱: ۲۹-۳۴). هدف از این نوع داوری باز گرداندن گناهکاران بسوی خداوند و اصلاح و تطهیر زندگی انسان است. 
سومین نوع داوری که در کتاب مقدّس ذکر شده، داوری نهایی خداوند است که در پایان دنیا رخ خواهد داد. خداوند اقتدار داوری نهایی بر نوع بشر را به عیسی مسیح واگذار کرده است (یوحنا ۵: ۲۲). هر کسی باید در حضور تخت داوری مسیح بایستد (دوم قرنتیان ۵: ۱۰). داوری مسیح فارغ از هرگونه تبعیض و جانبداری خواهد بود. داوری وی در آن روز همانند قضاوت انسانها در این دنیا نیست؛ داوری نهایی کاملا منصفانه و عادلانه خواهد بود. آنانی که ایمان خود را در این دنیا بر مسیح قرار دادهاند نجات یافته و به آسمان خواهند رفت. اما آنانی که در این دنیا به مسیح ایمان نیاوردهاند محکوم شده و به جهنم خواهند رفت (یوحنا ۳: ۱۸، ۳۶). بعد از داوری نهایی دیگر هیچ امکانی برای تجدید نظر دوباره وجود نخواهد داشت. از اینرو شخص به منظور دریافت نجات باید در این دنیا به مسیح ایمان بیاورد؛ هیچ راه دیگری برای نجات وجود ندارد (یوحنا ۱۴: ۶؛ اعمال ۴: ۱۲).
منبع: فیس بوک کلیسای بین المللی عمانوئیل

۱۳۹۲ مهر ۱۳, شنبه

ایمان


     واژه ”ایمان“ در کتاب مقدّس به مفهوم ایمان به خداوند است؛ هر چند در عهد جدید به مفهوم ایمان به مسیح نیز میباشد. ایمان همچنین اعتقاد راسخ به درستی تعالیم مسیح و اعتقاد به این حقیقت است که ما توسط مرگ مسیح نجات یافتهایم. 
ایمان صرفا یک تفکر استوار و نیرومند نیست. این توکل کامل به خداوند است. این خود را وابسته به خدا دانستن است. برای مثال، فرض کنید ما به پلی میرسیم و شخصی به ما میگوید از روی پل عبور کنیم، ما به محکم بودن یا نبودن این پل مطمئن نیستیم ، اما اگر برای عبور از پل دچار ترس شویم، این نشان میدهد که ما فاقد ایمان به آن شخص هستیم. ایمان یعنی عبور نمودن از روی پل. 
     ما بواسطه ایمان نجات یافتهایم (افسسیان ۲: ۸). ما از طریق ایمان صاحب تمامی برکات روحانی شدهایم. لیکن بدون ایمان تحصیل رضامندی او محال است (عبرانیان ۱۱: ۶). و هر چه از ایمان نیست گناه است (رومیان ۱۴: ۲۳). 
ایمان ما بی نهایت برای خداوند مهم است. داشتن ایمان به مفهوم این است که ما تکیه خود را نه بر خودمان بلکه بر خداوند قرار دادهایم. ایمان ما از نظر خداوند به عنوان عدالت و پارسایی ما بشمار میآید (پیدایش ۱۵: ۶ ). خداوند بیشتر از اعمال نیکوی ما، از ما میخواهد تا فروتنانه به او وابسته باشیم. 
هر چند وقتی ما چنین ایمانی داشته باشیم طبیعتا اعمال نیکو نیز به دنبال آن خواهد آمد (افسسیان ۲: ۱۰). رؤیت اعمال نیکوی ما نشان از حقیقی بودن ایمان ما دارد. اگر ایمان ما سبب سوق دادن ما بسوی محبت و اطاعت از خداوند و انجام اعمال محبت آمیز نشود، آنوقت ایمان ما دروغین و باطل و یک ایمان مُرده است. یک چنین ”ایمانی“ سبب نجات ما نمیشود (متی ۷: ۲۱؛ غلاطیان ۵: ۶؛ یعقوب ۲: ۱۴-۱۷، ۲۳-۲۴).
منبع: فیس بوک کلیسای بین المللی عمانوئیل