۱۳۹۵ شهریور ۱, دوشنبه

دلایل اینکه چرا مسیحی شدم از نظر کلام خدا

    در دنیای امروز مباحث دموکراسی، آزادی بیان، بی خدایی، همجنسگرایی، شیطان پرستی و... طرفداران بیشماری برای خود دارند و در این میان در بین کشورهای اسلامی نیز بحث آزادی در انتخاب دین و عقیده طرفداران خاص خود را دارند که تعداد آنها نیز روز به روز افزایش می یابد.

    کشور عزیزمان ایران هم از این قاعده مستثنی نیست، بخصوص در میان عزیزانی که مهاجرت کرده و از کشور خارج شده اند. با نگاهی اجمالی و آمارگونه به این افراد به این مهم می رسیم که در بحث دین و عقاید به مانند گذشته، دهه های ۵۰ تا ۷۰، خشک و متعصب نبوده و اکثریت جامعه امروز ما با دید انعطاف پذیرتری نسبت به قبل به دین نگاه می کنند. رواج مسیحیت، بهائیت، بی خدایی،شیطان پرستی و... در جامعه ایران اثبات این مدعی است.
    مسیحیت امروزه در کشور عزیزمان ایران با رشد بی سابقه ای روبه رو است. تعداد کلیساهای خانگی، فعالین و خادمین در این راه روز به روز افزایش می یابد و کار به جایی رسیده است که رهبر حکومت ایران نیز در سخنرانی رسمی خود از افزایش تعداد کلیساهای خانگی  و زیرزمینی و گرایش جوانان ایرانی به مسیحیت ابرازنگرانی نموده و خواستار برخورد جدی و قاطع با این مساله می شود.
بسته شدن کلیساهای محلی، جلوگیری از ورود افراد غیر مسیحی به کلیساها، تحت فشار قرارگرفتن کشیشان و خادمین از طرف مقامات امنیتی و اطلاعاتی، موج بازداشت های نوکیشان مسیحی، بسته و پلمپ شدن کتابفروشی های مسیحی، ممنوعیت  و جمع آوری کلام خدا (انجیل) از سطح جامعه و هزاران عمل دیگر که در خبرها کم و بیش به گوش جامعه ایران و جوامع بین المللی می رسد از آثار این نگرانی شدید مقامات حکومت ایران نسبت به مسیحیت است. اما با تمام این محدودیت ها و فشار ها تکنولوژی به کمک خادمین، معلمین، ایمانداران و دوستاران راه حقیقت آمده است.
به طور مثال تشکیل گروه های بشارتی و آموزشی در شبکه ها ی اجتماعی، کلیساهای اسکایپی و اینترنتی، گروه های چت روم مسیحی از قبیل تلگرام، وایبر، پالتاک و...، شبکه های ماهواره ای مسیحی و سرودهای پرستشی از جمله این حرکت غیرقابل کنترل است.


    اما یک چالش و یک سوال بزرگ برای نوکیشان! سوالی که از طرف اقوام و فامیل، دوستان و آشنایان و حتی ادارات امور مهاجرتی کشورهای اروپایی و امریکایی نیز پرسیده می شود؛
چــرا مسیحــی شــدی؟
    برای این سوال جواب های گوناگونی وجود داشته و شنیده می شود؛ حتی با جستجویی ساده در اینترنت می توان به چندین  و چند وبسایت، وبلاگ و صفحات فیسبوکی دست پیدا نمود که در این رابطه سخن گفته اند. با مطالعه و تماشای این نوشتار ها، ویدیوها و شهادت های زندگی به پاسخ های متفاوتی درباره چگونگی آشنایی با مسیحیت و اینکه چرا مسیحی شدم می رسیم که در بعضی مواقع پاسخ ها به جملات کلیشه ای و حتی کپی شدن مبدل شده است.
"در مسیحیت دستور قتل و جهاد و آدمکشی وجود ندارد
مسیحیت دستور جنگ ندارد در مسیحیت اموال دیگران را با نام غنیمت غارت نمیکنند
در مسیحیت زنها حق زندگی دارند مردها فقط با یک زن میتوانند ازدواج کنند
در مسیحیت ازدواج موقت نداریم صیغه یک ساعته نداریم
خدا در مسیحیت به بندگان احتیاج ندارد ودستور جنگ و جهاد نمیدهد وهر چه هست محبت است"
    خواب ها و رویاها، شفاها و معجزات، فرار از خانواده های مذهبی، احساس پوچی و بی مصرف بودن، طرد شدن از طرف خانواده و دوستان، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، بی بند و باری های جنسی و یا تن فروشی و... نیز از دیگر این جواب هاست. (منظور نگارنده درستی و یا نادرستی این پاسخ ها نیست.)
    پس بالاخره پاسخ صحیح و کامل برای این سوال چیست؟
جواب این سوال را به درستی خود عیسی مسیح در کتاب مقدس به ما داده است.
    در شب آخر که بین مسیحیان به شام آخر نیز معروف است عیسی کلام و سخنان خود را در جمع شاگردانش چنین آغاز می کند:(انجیل یوحنا فصل ۱۴ آیات ۱ الی ۴ ترجمه هزاره نو)
    "دل شما مضطرب نباشد. به خدا ایمان داشته باشید؛ به من نیز ایمان داشته باشید. در خانه پدر من منزل بسیار است وگرنه به شما می گفتم. می روم تا مکانی برای شما آماده کنم و آنگاه که رفتم و مکانی برای شما آماده کردم باز می گردم و شما را نزد خود می برم تا آنجایی که من هستم شما نیز باشید. جایی که من می روم راهش را می دانید."

    بعد از خیانت یهودا اسخریوطی و در شب قبل از گرفتار شدن عیسی بدست سران قوم یهود و به صلیب کشیده شدن وی، عیسی مسیح هفت علت برای اینکه چرا باید پیرو مسیح بود را به روشنی برای شاگردان خود بیان می کند.
   چرا مسیحی شدم؟
برای اینکه :

اول: تا حیات و زندگی جاویدان داشته باشم.(یوحنا ۲:۱۷ ترجمه تفسیری)
    "زیرا تو اختیار زندگی تمام مردم دنیا را به دست او سپرده ای؛ و او به آن عده ای که به او عطا کرده ای، زندگی جاوید می بخشد."

دوم: تا با دیگر ایمانداران یک باشم و هیچکدام از دست نرویم.(یوحنا ۱۱:۱۷ ترجمه تفسیری)
    "بزودی این جهان را گذاشته، نزد تو خواهم آمد، ولی ایشان همین جا می مانند. پس ای پدر مقدس، این شاگردان را که به دست من سپرده ای، با توجهات پدرانه ات حفظ فرما تا مانند من و تو با هم یکی باشند و هیچیک از ایشان از دست نرود."

سوم: تا از شادی خداوند لبریز باشم.(یوحنا ۱۳:۱۷ترجمه هزاره نو)
    "اما حال نزد تو می آیم، و این سخنان را زمانی می گویم که هنوز در جهانم، تا شادی مرا در خود به کمال داشته باشند."

چهارم: تا در راستی و پاکی باشم.(یوحنا ۱۷: ۱۷ الی ۱۹ترجمه قدیم)
    "ایشان را به راستی تقدیس نما. کلام تو راستی است. همچنانکه مرا در جهان فرستادی، من نیز ایشان را در جهان فرستادم و به جهت ایشان من خود را تقدیس می کنم تا ایشان نیز در راستی تقدیس کرده شوند."

پنجم: تا با پدر و پسر یک باشم.(یوحنا ۲۱:۱۷ ترجمه تفسیری)
    "برای تک تک ایشان دعا می کنم تا همه با هم یک دل و یک رای باشند؛همانطور که ای پدر، من و تو با هم یکی هستیم؛ تا همچنان که تو در منی، و من در تو ایشان نیز با ما یک باشند، تا از این راه مردم جهان ایمان آورند که تو مرا فرستاده ای."

ششم: تا از نزدیک بزرگی خداوند را ببینم.(یوحنا ۲۴:۱۷ترجمه تفسیری)
    "پدر، می خواهم همه آنانی که به من ایمان می آورند، در آینده با من باشند تا از نزدیک بزرگی و جلال مرا ببینند. تو به من جلال دادی، چون حتی پیش از آفرینش جهان مرا دوست می داشتی."

هفتم: تا محبت خدا را در خود داشته باشم.(یوحنا ۲۶:۱۷ترجمه تفسیری)
    "من تو را به ایشان شناساندم و باز هم خواهم شناسانید تا آن محبت بی پایانی که تو نسبت من داری در ایشان بوجود آید و من نیز در ایشان باشم"

جلال بر نام پرجلال خداوند.
فیض و برکت خداوندمان عیسی مسیح با همه شما باشد و بماند تا ابد
آمین آمین آمین





*آیات برگرفته و استخراج شده از موعظه برادر جلیل سپهر 






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر