۱۳۹۴ آذر ۲۷, جمعه

کلمۀ حیات

۱ در ازل کلمه بود‌. کلمه با خدا بود و کلمه خود خدا بود،  ۲ از ازل کلمه با خدا بود‌.  ۳ همه چیز به وسیلۀ او هستی یافت و بدون او چیزی آفریده نشد‌.  ۴ حیات از او به وجود آمد و آن حیات نور آدمیان بود‌.  ۵ نور در تاریکی می‌تابد و تاریکی هرگز بر آن چیره نشده است‌.
  ۱۴ پس کلمه انسان شد و در میان ما ساکن گردید‌. ما شکوه و جلالش را دیدیم شکوه و جلالی شایستۀ فرزند یگانۀ پدر و پر از فیض و راستی‌. 
1I begyndelsen var Ordet. Ordet var hos Gud, og Ordet var Gud. 2Ordet var til fra begyndelsen, sammen med Gud. 3Alt blev til gennem det Ord, ja uden det blev intet af det til, som nu findes. 4Ordet havde Livet i sig, og det Liv blev menneskenes Lys. 5Lyset strålede midt i mørket, og mørket fik ikke bugt med det.
14Ordet blev menneske og slog sig ned iblandt os. Vi fik lov at se hans herlighed—en herlighed, som den fuldkomne Søn har fra sin Far, fuld af nåde og sandhed. 

۱۳۹۴ آذر ۲۲, یکشنبه

فیض خداوند

“امّا او در جواب من گفت: «فیض من برای تو كافی است، زیرا قدرت من در ضعف تو كامل می‌گردد.» پس چقدر بیشتر با مسرّت به ضعف و ناتوانی خود فخر خواهم كرد تا قدرت مسیح مرا فرا گیرد.”
دوم قرنتیان ۱۲:۹
Men han sagde til mig: “Min nåde er dig nok, for min kraft når sit mål gennem magtesløshed.” Derfor vil jeg hellere fremhæve min magtesløshed, for at kraften fra Kristus kan virke 
gennem mig.
Andean Korinterne 12: 9

۱۳۹۴ مهر ۱۶, پنجشنبه

داستان ۵۷ سنت

داستاني واقعي که "حال" مرا خوب کرد را به عنوان یک هديه از من بپذیرید.
   یک روز یک دختر کوچک کنار یک کلیسای محلی ایستاده بود دخترک قبلا یکبار آن کلیسا را ترک کرده بود چون به شدت شلوغ بود .
همان طورکه از جلوی کشیش رد می شد با گریه گفت : " من میتوانم به کانون شادی داخل کلیسا بیایم ! "
کشیش با نگاه کردن به لباس های پاره ، کهنه و کثیف او تقریباً توانست علت را حدس بزند و دست دخترک را گرفت و به داخل برد و جایی برای نشستن او در کلاس کانون شادی پیدا کرد. دخترک از اینکه برای او جا پیدا شده بود بی اندازه خوشحال بود و شب موقع خواب به بچه هایی که جایی برای خواب نداشتند فکر می کرد .
   دو سال بعد آن دختر کوچولو در همان آپارتمان فقیرانه اجاره ای که داشتند ، بر اثر بيماري فوت کرد. والدین او با همان کشیش خوش قلب تماس گرفتند تا کار های کفن و دفن دخترک را انجام دهد . در حالي که داشتند بدن کوچکش را جا به جا می کردند ، یک کیف پول قرمز چروکیده و رنگ و رو رفته پیدا کردند که به نظر می رسید دخترک آن را از آشغال های دور ریخته شده پیدا کرده باشد .
داخل کیف ۵۷ سنت پول و یک کاغذ وجود داشت که روی ان با یک خط بچگانه قشنگ نوشته شده بود : " این پول برای کمک به کلیسای کوچکمان است برای اینکه کمی بزرگتر شود تا بچه های بیشتری بتوانند به کانون شادی بیایند . "
   این پول تمام مبلغی بود که آن دختر توانسته بود در طول دو سال به عنوان هدیه ای پر از محبت برای کلیسا جمع کند .وقتی که کشیش با چشم های پر از اشک نوشته را خواند ، به سرعت سمت کلیسا رفت و قصه فداکاری و از خود گذشتگی آن دختر را تعریف کرد . او انگیزه افراد کلیسا را برانگیخت تا پول کافی فراهم کنند تا بتوانند کلیسا را بزرگتر بسازند . 
   اما داستان اینجا تمام نشد؛ یک روزنامه که از این داستان خبردار شد ، آن را چاپ کرد. بعد از آن یک دلال معاملات ملکی مطلب روزنامه را خواند و قطعه زمینی را به کلیسا پیشنهاد کرد که هزاران دلار ارزش داشت . وقتی به آن مرد گفته شد که آنها توانایی خرید زمینی به آن مبلغ را ندارند ، او حاضر شد زمینش را به قیمت ۵۷ سنت به کلیسا بفروشد .
اعضای کلیسا مبالغ بسیاری هدیه کردند و پولهای زیادی هم از دور و نزدیک به دست آنها می رسید . در عرض پنج سال هدیه آن دختر کوچولو تبدیل به ۲۵۰,۰۰۰ دلار شد! 
   امروز اگر شما گذرتان به شهر فیلادلفیا خورد به کلیسای Temple Baptist Church که ۳,۳۰۰ نفر ظرفیت دارد سری بزنید و همچنین از دانشگاه Temple University که تا به حال هزاران فارغ التحصیل داشته نیز دیدن کنید . همچنین بیمارستان سامری نیکو ( Good Samaritan Hospital ) و مرکز " کانون شادی " که صد ها کودک زیبا در آن هستند را ببینید .
Temple Baptist Church
    مرکز " کانون شادی " به این هدف ساخته شد که هیچ کودکی در آن حوالی روز های یکشنبه را خارج از آن محیط باقی نماند .
در یکی از اتاق های همین مرکز می توانید عکسی از صورت زیبا و شیرین آن دخترک ببینید که با ۵۷ سنت پولش ، که با نهایت فداکاری جمع شده بود ، چنین تاریخ حیرت انگیزی را رقم زد . در کنار آن ، تصویری از آن کشیش مهربان ، دکتر راسل اچ. کان ول که نویسنده کتاب " گورستان الماس ها " است به چشم می خورد .
این یک داستان حقیقی بود که نشان می دهد كه اگر خداوند اراده كند قادر است که چه کار هایی را با هزينه اي اندك ولي پشتوانه اي بزرگ مانند "قلب مهربان آن كودك" به انجام برساند. 

۱۳۹۴ شهریور ۱۹, پنجشنبه

نجات دهنده

۳)“من خود را از دور دستها به آنها آشکار ساختم. ای قوم اسرائیل، من همیشه شما را دوست داشتم و محبّت پایدار من نسبت به شما ادامه خواهد داشت.”
ارمیا ۳:۳۱
3Herren har ladet sig se for mig fra det fjerne: Jeg har elsket dig med en evig Kærlighed; derfor har jeg bevaret dig Miskundhed.
Jeremias31:3

3The Lord hath appeared of old unto me, saying, Yea, I have loved thee with an everlasting love: therefore with lovingkindness have I drawn thee.
Jeremiah31:3

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۸, دوشنبه

گناهكاری بزرگتر از من هم نیست!


اول تیموتاؤس۱-۱۵:
این سخن درست است و کاملاً قابل قبول كه مسیح عیسی به جهان آمد تا گناهكاران را نجات بخشد. گناهكاری بزرگتر از من هم نیست! 
     :1Timoteusbrev  1-15    
 Jeg, som var den største synder, forstod     pludselig, at Jesus Kristus kom til denne verden for at frelse syndere. Mærk dig mine ord og accepter, hvad jeg siger

:1Timothy 1-15
This is a faithful saying, and worthy of all acceptation, that Christ Jesus came into the world to save sinners; of whom I am chief.

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۵, جمعه

حیات جاوید

:Johannesvangeliet 3-16
Gud elskede nemlig verden så højt, at han gav sin eneste Søn, for at enhver, der tror på ham, ikke skal gå fortabt, men få det evige liv.

:John 3-16
For God so loved the world, that he gave his only begotten Son, that whosoever believeth in him should not perish, but have everlasting life.
عکس: میثم وحدتی فر
foto by : Meysam Vahdatifar

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۳, چهارشنبه

خدا محبت است

اول یوحنا   فصل  ۴ -  ۱۶ :
ما از محبت خدا نسبت به خود آگاهیم و به آن اطمینان داریم. خدا محبت است و هر که با محبت زندگی می کند در خدا ساکن است و خدا در او
:first John 4 - 16 
And we have known and believed the love that God hath to us. God is love; and he that dwelleth in love dwelleth in God, and God in 
him.

  :Johannes Brev1, 4-16
Og vi har oplevet og tror på den kærlighed, som Gud har vist imod os.Gud er kærlighed, og de, der lever i kærlighed, lever med Gud, og Gud lever i dem. 

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۰, یکشنبه

مفهوم آزادی


فقدان امنیت در سرزمینی بنام دموکراسی و حقوق بشر
یکی از عمده ترین عوامل پناهجوی مردم ایران؛ فقدان امنیت ٬ وجود استبداد و سرکوب عقیدتی٬ملی٬ قومی واقلیتهای مذهبی می باشد. در این راستا٬ چه بسیارمردان و زنانی که در راه عقیده خود و شکستن دیوار استبداد و به چالش کشیدن آن ٬از جان خود گذشتند و یا آزاده وار٬ دراسارت پاسداران شب ٬ تاوان فریاد آزادی را پرداخت می کنند. 
یاران بسیاری هستند که به ناچار برای حفظ جان و امنیت خود ٬ راهی سرزمینی ناشناخته شده تا علاوه بر حفظ امنیت خود٬ تصویر زنده ای از مردمان سرکوب شده دربند شان باشند٬ ولی افسوس پاره ای از اوقات این پناه جویان را ٬ رهایی از زنجیر بی عدالتی همانند سراب است. 
نمونه این افراد را میتوان در کشورهای پناهنده پذیر و مدافع دموکراسی و حقوق بشر ٬ به کرات مشاهده کرد. "مهدی رحیمی" نوکیش مسیحی، فعال حقوق بشر و مدافع اقلیتهای مذهبی٬ حدود یک سال و نیم پیش در کشور دانمارک اعلام پناهندگی کرد تا امنیت جانی خود را از تازیانه استبداد تضمین کند.
ایشان در حال حاضر مدت ۸ ماه در زندان بسر میبرند تا پلیس بتواند امکان دیپورت را فراهم کرده و در این زمینه از هیچ اقدامی حتی غیر انسانی فروگذار نیستند. اگر در مرتبه اول از رفتن سر باززند٬ از پابند ، دست بند ، روبند و حتی با خوراندن قرص خواب آور به هواپیما انتقال می دهند. و ایشان تجربه بسیار دردناکی از این امر دارند.
این نوع برخورد از طرف پلیس دانمارک که مدافع دموکراس می باشد جای بسی تامل دارد.
"مهدی رحیمی" برادر عزیز مسیحی، با نهایت صبر و بردباری تمامی سختی این کابوس ۸ ماهه را با دل و جان در جهت رسیدن به رسالت خویش تحمل میکنند و توانسته در همه حال بر سر خواسته و عقیده خویش بماند.
ایمان ایشان نجات دهنده ایشان خواهد بود دعا میکنیم که خداوند بازهم گامی بزرگتر از حضور فرزند عزیزش را در زندگیتان نشان دهند.
حال از تمام هموطنان ومدافعین حقوق انسانی ٬ تقاضا داریم که در این زمینه آگاهی رسانی کرده و اگر توانایی کمک دارند ٬ دست یاری به سمت تان دراز می کنیم٬ باشد که یک هموطن آزاده خواه را از بند اسارت شدن به دست پاسداران شب به راهایم.
خداوند به شما برکت بدهد تا همیشه نام عیسی مسیح را برلبتان داشته باشید. 
در جایی که حقیقت آزاد نیست ، آزادی مفهومی ندارد.
منبع : فیس بوک رسول فکوری

۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۳, یکشنبه

مهربانی به یكدیگر

عبرانیان ۱۳ - ۱۶:
هرگز مهربانی و سخاوتمندی نسبت به یكدیگر را از یاد نبرید، زیرا این‌گونه قربانی‌هاست كه خدا را خشنود می‌سازد.

: Hebræerbrevet 13 - 16
 Men forsøm heller ikke at gøre godt og at dele med andre, for sådanne ofre glæder Gud.

:Hebrews 13 - 16 
But to do good and to communicate forget not: for with such sacrifices God is well pleased. 

۱۳۹۳ بهمن ۲۹, چهارشنبه

من هستم

«زیرا هرجا كه دو یا سه نفر به نام من جمع شوند، من آنجا در میان آنان هستم.» ( متّی۲۰:۱۸) 
20For hvor to eller tre har fundet sammen om min vilje, der er jeg midt iblandt dem.”
Mattæusevangeliet 18:20
20For where two or three are gathered together in my name, there am I in the midst of them
Mattew 18:20