۱۳۹۶ آذر ۷, سه‌شنبه

جلال Glory


   الان جان من مضطرب است و چه بگویم؟ ای پدر مرا از این ساعت رستگار کن. لکن به جهت همین امر تا این ساعت رسیده ام. ای پدر اسم خود را جلال بده!» ناگاه صدایی از آسمان دررسید که جلال دادم و باز جلال خواهم داد. 
انجیل یوحنا فصل ۱۲ آیات ۲۷ و ۲۸


 Now is my soul troubled; and what shall I say?  Father, save me from this hour: but for this cause came I unto this hour
Father, glorify thy name. Then came there a voice from heaven, saying, I have both glorified it, and will glorify it again
John 12:27 and 28

۱۳۹۶ آبان ۱۵, دوشنبه

قلاب


     نبخشیدن دیگران مانند برداشتن نوک قلاب ماهیگیری و گذاشتن آن در دهان خودتان است. هرچه در بخشیدن، کوتاهی کنید مثل این می مانند که بایستی درد قلاب را بیشتر تحمل کنید. اما اگر او را هرچه زودتر ببخشید، مسلماً زودتر، از درد قلاب آزاد خواهید شد.

۱۳۹۶ مهر ۲۵, سه‌شنبه

شایستگی



"گفتار و كردار شما، شايستۀ نام عيسای خداوند باشد؛ و توسط او به حضور خدای پدر بياييد تا تشكرات خود را به او تقديم كنيد."
کولسیان باب ۳ آیه ۱۷

۱۳۹۶ شهریور ۶, دوشنبه

Trust

در کتاب مقدس به تعداد روزهای سال(۳۶۵ بار) آمده که نترس (ترسان مباش)؛ پس به او که وعده هایش راست است اعتماد کن مطمئن باش جواب خواهد داد
Trust him whose promises are right; be sure he will answer

۱۳۹۶ تیر ۱۶, جمعه

عشق مسیح


مسیحیت خسته و کسل کننده خواهد بود اگر ما فقط برای خودمان زندگی کنیم زیرا مسیح به خاطر ما به روی صلیب رفت.
Christianity will be so boring if we live only for ourselves, because Christ went for us on the cross

۱۳۹۶ تیر ۱۱, یکشنبه

من یک غلام هستم


     در جایی خواندم که عطایای خداوند مدال افتخار برای نمایش روی سینه ما نیستند بلکه آنها وسایلی برای انجام محبت و اراده خداوند از طریق ما به دیگران هستند و در این پرسه ما فقط نقش شیر آب را داریم. 
     اگر با این دید به عطایا نگاه کنیم درمیابیم که جلال خدمات ما فقط و فقط از آن خداوند است؛ چرا که او صاحب بی چون و چرا ی جلال است
جلال بر نام تو ای قدوس بی همتا، ای رب جلال، ای شاه شاهان، میپرستمت و میستایمت که لایق و سزاوار ستایش و پرستش هستی. برای من هیچ افتخاری بیشتر از این نیست که غلام و کارگر درگاه تو باشم

۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۵, دوشنبه

اشتیاق


چه زیبا و دلنشین است زانوزدن؛ آن هم در مقابل پدرآسمانی
این زانوزدن را بسیار دوست می دارم.

He who kneels before God can stand before anyone

۱۳۹۶ فروردین ۲۵, جمعه

شفا





















مسیح شخصاً بار گناهان ما را بر دوش گرفته و آنها را بر صلیب برد تا ما هم نسبت به گناه بمیریم و برای نیکی مطلق زیست کنیم، زیرا به سبب زخم‌های اوست که شما شفا یافته‌اید‌.
اول پطرس  ۲۴:۲
Who his own self bare our sins in his own body on the tree, that we, being dead to sins, should live unto righteousness: by whose stripes ye were healed.
1Peter 2:24

۱۳۹۶ فروردین ۱۲, شنبه

وفاداری


۱۰ زیرا خدا بی انصاف نیست. چگونه امکان دارد زحماتی را که در راه او متحمل شده‌اید فراموش کند، و یا محبتی را که نسبت به او داشته‌اید از یاد ببرد، محبتی که از طریق کمک به فرزندان خدا نشان داده و می‌دهید؟
رساله عبرانیان فصل ششم

10For God is not unrighteous to forget your work and labour of love, which ye have shewed toward his name, in that ye have ministered to the saints, 
and do minister.
Hebrews 6

۱۳۹۶ فروردین ۷, دوشنبه

نان حیات


“عیسی بدیشان گفت: «من نان حیات هستم. کسیکه نزد من آید، هرگز گرسنه نشود و هرکه به من ایمان آرد هرگز تشنه نگردد.”
انجیل یوحنا فصل ۶ آیه ۳۵
And Jesus said unto them, I am the bread of life: he that cometh to me shall never hunger; and he that believeth on me shall never thirst.
John 6:35

۱۳۹۵ اسفند ۲۷, جمعه

رابطه


    در تمام کتاب مقدس صحبت از یک رابطه است. رابطه ای که از جانب خدای پدر با آفرینش انسان آغاز شد، تا آن زمان همه چیز نیکو بود و خداوند خشنود. اما با سرپیچی آدم و حوا و وارد شدن گناه، این رابطه خراب شد و انسان به آن دست رد زد. خدا دیگر خشنود نبود اما لطف و محبتش بیش از آن بود که به خاطر یک گناه بخواهد از رابطه اش با اشرف مخلوقات خویش چشم بپوشد؛پس نقشه بازسازی این رابطه را به اجرا گذاشت.
  اینبار صلیب نماد ایجاد رابطه گشت و ایمان به خون بره خداوند، آری کلمه جسم گردید و در میان ما ساکن شد، پر از فیض و راستی؛ ما جلال او را دیدیم، جلالی شایسته پسر یگانه پدر(یوحنا ۱-۱۳).
   در تمام موعظه ها و بشارت ها هرگاه صحبت از رابطه به میان آمده، مقصود رابطه ای دوطرفه مَدنظر است؛ رابطه ای میان پدر و فرزند. اما شاید سوالی پیش آید. کیفیت و کمیت این رابطه چگونه است؟ از اولین شروط برقراری هر رابطه سخن گفتن بین طرفین آن است. چگونه صدای خدا را باید شنید؟ اصلاً مگر خداوند هم حرف میزند؟ چگونه ما باید با او صحبت کنیم؟
و هزاران سوال دیگر.... 
    روش صحبت ما با خدا چیزی جز دعا نیست. اما گاهاً نیز در بین ایمان داران مشاهده و شنیده می شود که ما با خدا حرف می زنیم ولی او ساکت است و جواب ما را نمی دهد. اصلاً گویا خدا از ما خوشش نمی آید چون جواب ما را نمی دهد.
    انتظار ما از شنیدن صدای خداوند چگونه است؟ آیا باید همچون ابراهیم بر ما ظاهر گردد و یا همچون موسی از میان بوته ای از آتش با ما صحبت نماید؟ بعضی در رویا و بعضی در درون قلب خود و گاهاً صدایی را شنیده اند. اما دردسترس ترین راه شنیدن سخن خداود از طریق کلام اوست در کتاب مقدس. آخرین باری که کلام خداوند را خوانده ایم چه زمانی بوده است؟ چند سال، ماه، هفته، روز و یا ساعت و دقیقه پیش از خواندن کلام ما می گذرد؟ آیا اصلاً کلام خداوند را می خوانیم؟ آیا برنامه ای برای مطالعه و قرائت روزانه داریم؟ 
همانطور که در دعای ربانی عیسی مسیح به ما آموزش می دهد که"نان کفاف ما را امروز به ما بده."(انجیل متی ۶-۱۱) منظور هم نان جسمانی است و هم نان روحانی. نان جسمانی که مبرهن است اما نان روحانی چیزی جز خواندن روزانه کلام خداند نیست. پس نمی توان گفت که خداوند ساکت است تا زمانی که کتاب مقدس ما بسته باشد.

۱۳۹۵ اسفند ۲۳, دوشنبه

۱۳۹۵ بهمن ۲۲, جمعه

هستم آنکه هستم

۸عیسی مسیح دیروز و امروز و تا ابدالاباد همان است
عبرانیان ۱۳

8Jesus Christ the same yesterday, and to day, and for ever
Hebrews13





۱۳۹۵ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

صورت خدای نادیده


۱۵ و او صورت خدای نادیده است، نخست زاده تمامی آفریدگان
رساله کولسیان فصل اول

15Who is the image of the invisible God, the firstborn of every creature
Colossians 1





۱۳۹۵ بهمن ۶, چهارشنبه

من یک مسیحی هستم و از آن شرمی هم ندارم

*وقتی میگویم مسیحی هستم: داد نمیزنم که مقدسم. بلکه زمزمه میکنم که گم شده بودم و حال یافت شدم و آمرزیده گشتم.
*وقتی میگویم مسیحی هستم: متکبرانه آن را اعلام نمیکنم بلکه فقط معترفم که میلغزم و نیازمندم تا مسیح مرا هدایتم کند.
*وقتی میگویم مسیحی هستم: تلاش ندارم تا قدرتم را ثابت کنم. بلکه فقط اعتراف میکنم که ضعیفم و برای ادامه حیات به قدرت مسیح نیاز دارم.
*وقتی میگویم مسیحی هستم: به افتخاراتم فخر نمیکنم بلکه شکستهای خود را میپذیرم.و اعلام میکنم تا نیاز دارم خدا رسواییها و شکستهای مرا باسازی کند.
*وقتی میگویم مسیحی هستم: ادعا نمیکنم که کاملم. بلکه فاش میگویم:که عریانم. ولی با این حال خدا مرا ارزشمند میداند و مرا میپوشاند.
*وقتی میگویم مسیحی هستم: هنوز زخم درد را در وجود خود احساس میکنم همان ناله هایی که در سینه من است اما اعلام میکنم که بر نام او توکل کرده ام.
*وقتی میگویم مسیحی هستم: منظورم این نیست که از تو پاکترم. بلکه اعتراف دارم گنهکاری بیش نيستم اما هر روز فیض نیکوی خدا را دریافت کردم.
آمین