۱۳۹۲ مهر ۱, دوشنبه

چرا مسیح مصلوب شد و اهمیت مرگ و قیام مسیح در چیست؟


    مسیح برای گناهان ما مصلوب شد و برای برگردانیدن ما از گناهانمان قیام کرد (اعمال 3:26). اگر مسیح مصلوب نمی شد و قیام نمی کرد، امروز هیچ کلیسایی وهیچ ایمانی و امیدی و نجاتی و اطمینانی به حیات جاودن وجود نمیداشت. ولی خدا را شکر که مسیح مصلوب شد و قیام کرد و حقانیت محبت خدا و مسیحیت و کتاب مقدس و وعده های خدا را ثابت کرد.
    متاسفانه با پیدایش الهیاتی های نو و غلط در مسیحیت (نظیر نو ارتودکسی و لیبرالیزم و عقاید غلط بولتمان) ، ما به عنوان یک مسیحی قبل از هر چیز باید بدانیم که واقعه مصلوب شدن و قیام مسیح یک رویداد 100 % تاریخی است. رویدادی که هم انجیل ، هم نوشته های پدران کلیسا و هم منابع تاریخی غیر مذهبی آن را گزارش کرده اند. علاوه برموارد بالا ، تاثیر عظیم واقعه مصلوب شدن و قیام مسیح در تاریخ و بر انسانها ، خود گواه از تاریخی بودن آن می کند.
در اناجیل ما می بینیم که یک سوم حجم اناجیل (حدود 30 باب از 89 باب) به هفته آخر زندگی مسیح مربوط می گردد و در متی 26- 28 ، مرقس 14-16 ، لوقا 22-24 ، یوحنا 18-22 و حجم عظیمی از موعظه های کتاب اعمال رسولان و تعالیم رسالات بر زیر بنای واقعه مصلوب شدن و قیام خداوندمان عیسی مسیح بنا شده است. پس این موضوع فوق العاده مهم است و هسته مرکزی کل کتاب مقدس می باشد.
پدران اولیه کلیسا نیز مصلوب شدن و قیام عیسی را بدیهی می دانستند و نه تنها به آنها بارها اشاره کردند بلکه اساس ایمان آنها بود و هرگز بحثی در بین آنها در مورد واقعیت تاریخی این رویداد نبوده است .
در منابع غیر مذهبی نیز یوسفوس در کتاب انتیکیتیز ، تاسیوس مورخ رومی قرن دوم میلادی ، گزارش پلینی جوان به تراژان و لوسیان ، طنز نویس قرن دوم، با وجود مسیحی نبودنشان و حتی مخالفت با آن به واقعه مصلوب شدن و قیام مسیح اشاره کرده اند. 
وجود صلیب مسیح ، کفن مسیح ، قبر خالی ، تعویض روز شنبه به یکشنبه و ... نیز همه و همه واقعه مصلوب شدن و قیام مسیح را اثبات می کنند.
بخش اصلی:
A) دلایل و اهمیت مصلوب شدن مسیح:
1-آمرزش گناهان و نجات:
بی شک مهمترین دلیل آمدن مسیح و مصلوب شدنش نجات انسانها از گناهانشان بوده است. اشعیای نبی چنین می گوید:"به سبب تقصیرهای ما مجروح و به سبب گناهان ما کوفته گردید" (اشعیا 53:5) و کلام خدا در کولسیان 2:14 چنین می گوید " آن سند قرضها را که به ‌موجب قوانین برضد ما نوشته شده و علیه ما قد علم کرده بود، باطل کرد و بر صلیب میخکوبش کرده، از میان برداشت. و ریاستها و قدرتها را خلع سلاح کرده، در نظر همگان رسوا ساخت و به ‌وسیلۀ صلیب بر آنها پیروز شد." و یوحنا در رساله اش می نویسد: " خون پسر او عیسی ما را از هر گناه پاک می‌سازد.... اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، او که امین و عادل است، گناهان ما را می‌آمرزد و از هر نادرستی پاکمان می‌سازد... فرزندانم، این را به شما می‌نویسم تا گناه نکنید. امّا اگر کسی گناهی کرد، شفیعی نزد پدر داریم، یعنی عیسی مسیح پارسا. او خودْ کفّارۀ گناهان ما است، و نه گناهان ما فقط، بلکه گناهان تمامی جهان نیز." (اول یوحنا 1:7.9و2:1.2)خدا را شکر برای نجات عظیمش. خون مسیح همه گناهان ما را اعم از گناه اولیه و تمام گناهان گذشته مان را پاک می کند و ما را از عذاب وجدان و محکومیت و لعنت آزاد ساخته ، نجات می بخشد.این خوش ترین پیغام برای دنیا است و همان خبر خوش انجیل است که همه می توانند از گناه آزاد شده و فرزند خدا گردند. مرگ مسیح قدرت گناه را در هم شکست. مسیح برای ما مرد تا ما برای او زندگی کنیم.
2- شفای درون:
" خدای آرامش، خودْ شما را به‌تمامی تقدیس کند و روح و جان و تن شما تا آمدن خداوندمان عیسی مسیح، بی‌عیب محفوظ بماند. او که شما را فرامی‌خواند، امین است و این را خواهد کرد." (اول تسالونیکیان 23:5و24) مسیح را روی صلیب عریان کردند ، همه شاگردانش بجز یوحنا او را تنها گذاشتند ، بر صورتش تف کردند ، او را مسخره کردند ، او را آدم حساب نکردند و" تأدیب‌ سلامتی‌ ما بر وی‌ آمد" ، صورت او بخاطر تاج خار و خون و عرق و خستگی و تشنگی " نه‌ صورتی‌ و نه‌ جمالی‌ " داشت . پوست او بوسیله شلاقهای که از استخوان حیوانات بود مثل گوسفندی که پشمش را می برند، کنده شد.او در جتسمانی بخاطر گناهان تمام مردم دنیا در تمام اعصار از غم رو به موت بود ، او تحقیر شد و او همه اینها را تحمل کرد تا امروز ما را شفای کامل درون ببخشد و ما را از تمام احساسات صدمه دیده ، از همه تحقیر شدنها ، از همه آسیب های گذشته و از همه ترسها و غم ها و افسردگی ها و خاطرت بد و هر آنچه بر ما تاثیر بد گذاشته و به ما ضربه زده است، کاملا آزاد سازد و من در نام عیسی مسیح خداوند دعا می کنم که درون شما کاملا شفا یابد تا مسیحیان سالم از نظر روان باشیم.
3- شفای بدن:
" از زخمهای‌ او ما شفا یافتیم‌. " خدای کتاب مقدس و خدای مسیحیت برای جسم و بدن ما نیز اهمیت قائل است. خدا در عهد عتیق بیماران را شفا می داد. با آمدن عیسی مسیح شفای الهی بسیار گسترده در اختیار مردم قرار گرفت . رسولان در نام مسیح بیماران را شفا می دادند و تمام کلیساهای دنیا در طول تاریخ ایمان داشته اند که خدا بیماران را می تواند و می خواهد شفا دهد و ملیونها شهادت در این مورد وجود دارد. امروز هم خدا همان خداست و یکی از برکاتی که زخمهای مسیح و از دستها سوراخ شده او نصیب ما می گردد ، شفای الهی است. ما با ایمان به خون مسیح می توانیم برای خود و دیگران شفای الهی را بطلبیم. امروز هم یهوه شفادهنده ماست.
4- ریزش روح القدس:
مسیح گفت:"«هر‌که تشنه است، نزد من آید و بنوشد. هر‌که به من ایمان آوَرَد، همانگونه که کتاب می‌گوید، از بطن او نهرهای آب زنده روان خواهد شد.» این سخن را دربارۀ روح گفت، که آنان که به او ایمان بیاورند، آن را خواهند یافت؛ زیرا روح هنوز عطا نشده بود، از آن‌رو که عیسی هنوز جلال نیافته بود." (یوحنا38:7و39) جلال یافتن اشاره به مصلوب شدن و قیام او دارد و امروز نهر روح القدس همان نهری که در حزقیال 47 می بینیم و همان نهری که پر از آب است (مزمور 65:9 ) از درون ما روان است تا باعث تازگی و حیات ما و اطرافیانمان گردد. اگر مسیح مصلوب نمی شد و قیام نمی کرد نه پنطیکاستی وجود داشت و نه پری روح القدسی. لیکن پدر را شکر که پسرش عیسی مسیح را فرستاد تا با مرگ خودش روی صلیب ، ضمن صلح با ما، برکت ابراهیم را در مسیح عیسی که همانا روح القدس است بوسیله ایمان دریافت کنیم (غلاطیان 3:14) . روح القدس به ما قوت ، تقدس ، محبت ، شجاعت ، حیات ، حکمت ، عطایا ، نحوه درست دعا کردن و آزادی و خیلی چیزهای دیگر را می دهد. روح خدا امروز می خواهد ما را از هر اسارت ، هر گناه ، هر لعنت ، هر بی ثمری و شکستی ، هر طلسم و جادویی ، هر ترس و عذاب و صدمه عاطفی و روانی به قوت نام و خون عیسی مسیح خداوند آزادی و نجات کامل ببخشد.
5-غلبه بر شیطان، مرگ، قدرت گناه و جهنم:
کلام خدا درباره اقتدار و پیروزی ما بر شریر می گوید: " شما را اقتدار می‌بخشم که ماران و عقربها و تمامی قدرت دشمن را پایمال کنید، و هیچ‌چیز به شما آسیب نخواهد رسانید " (لوقا 10:19) در رساله اول یوحنا چنین می گوید: " ای جوانان، به شما نوشتم، زیرا توانایید و کلام خدا در شما ساکن است، و بر آن شَرور غلبه یافته‌اید." (اول یوحنا 2:14) و همچنین " ای فرزندان، از خدا هستید و بر آنها غلبه یافته‌اید، زیرا آن که در شماست (یعنی روح القدس) بزرگتر است از آن که در دنیاست. (روح ضد مسیح)" (اول یوحنا 4:4) و در مکاشفه 12:11 می خوانیم " آنان با خون بره و با کلام شهادت خود بر او (شیطان) پیروز شده‌اند. " پس می بینیم که پیروزی بر ارواح شریر و شیطان به قوت خون مسیح و کار نجات بخش مسیح میسر و قطعی است. به گفته جان بنیان شیری که در کنار راه است نه پنجه تیزی دارد و نه دندان تیزی ، زیرا مسیح همه آنها را در جلجتا کشیده است .مسیح سر شیطان را کوبیده است .(پیدایش 3:15) پاهای میخکوب شده عیسی ، سر شیطان را کوبید. هللویا. با مرگ مسیح قوت مرگ در هم شکسته شده است چون کلیدهای مرگ و حیات در دست عیسی مسیح است (مکاشفه 1:18) و بعد از این مرگ برای مسیحی نفع است (فیلیپیان 1:21) چون مرگ برای کسانی که تولد تازه دارند به معنای بودن با خداوند و منجیشان عیسی مسیح تا ابد و الاباد است. با مرگ مسیح دیگر مردم مجبور نیستند بخاطر گناهانشان به جهنم بروند بلکه می توانند با ایمان به مسیح و توبه از گناهانشان حیات جاودان را رایگان بدست آورند. خدا را برای فیض عظیمش شکر.
6-زندگی پیروزمندانه:
مسیح بر روی صلیب فقیر شد تا ما از فقر او دولتمند گردیم. (دوم قرنتیان 8:9) این دولتمندی ربطی به مادیات ندارد (چنانکه بعضی از ایمانداران تعلیم می دهند) بلکه زندگی پر برکت روحانی و کتاب مقدسی برای جلال خدا می باشد. بوسیله کار مسیح زندگی ما همواره در مسیح پیروزمندانه باید باشد و ما باید رایحه خوش بوی مسیح (دوم قرنتیان 14:2و15) ، رساله خواندنی او (دوم قرنتیان 3:3) و نور و نمک دنیا (متی13:5و14) باشیم . یکبار در یک جلسه دعا کسی اینگونه دعا می کرد "بخاطر کار مسیح ما محکوم به پیروزی هستیم" . هللویا. ما نه فقط شکست خورده و بدبخت نیستیم بلکه سعادتنمد و محکوم به پیروزی هستیم ، اگر در اطاعت از خدا بمانیم. دعای ما و کلام ما قادر به انجام اراده خداست . چون ما دهان خداوند می شویم (ارمیا 19:15) و چون دعا می کنیم خدا می گوید "اینک حاضرم" (اشعیا 58:9) زندگی پیروزمندانه یعنی زندگی موثر و پر ثمر (یوحنا 15:8)، یعنی به شباهت مسیح در آمدن (افسسیان 4:13 و غلاطیان 4:19) ، یعنی داشتن زندگی مقدس و پخش محبت مسیح به همه مردم محتاج محبت در دنیا.
مرگ مسیح ثمرات بسیار زیاد دیگری هم دارد که می توانید به کتاب 50 دلیل برای مرگ مسیح و کتبی مشابه مراجعه کنید و با تفکر و دعا بخوانیم. باشد که همه ما با تعمق بیشتر در مورد صلیب در محبت خدا ریشه کرده و عرض و طول و عمق و بلندی محبت عظیم خدا را که در صلیب نشان داد بفهمیم .(افسسیان 3:18) و شراکت در رنجهای او را بشناسیم. (فیلیپیان 3:9)
B) دلایل و اهمیت قیام مسیح:

قیام مسیح از مردگان بزرگترین رویداد تاریخ بشر و بهترین خبر خوش برای همه انسانها است. قیام مسیح از مردگان اساس مسیحیت است و ما نه فقط باید به آن ایمان داشته باشیم بلکه باید قوت قیام او را بچشیم (فیلیپیان 3:10) همانگونه که باید خود خدا را بچشیم (مزمور 34:8)                       

قیام مسیح چنان واضح است که حتی با قوانین این دنیا (تاریخ ، باستانشناسی و ...) نیز براحتی قابل اثبات است. تمام کسانی که در این مورد شک دارند می توانند سری به قبر خالی مسیح بزنند و بدانند که "او اینجا نیست بلکه برخاسته است" (لوقا 24:6)

1-قیامت مسیح باعث متمایز و منحصر بفرد بودن مسیحیت نسبت به تمام ادیان و فلاسفه می گردد.
این دنیای که ما در آن زندگی می کنیم شاهد سخنوران عالی ، واعظان قوی ، مردانی مشهور و تاثیر گذار ، و حتی معجزه گرانی بوده است ولی همه آنها بدون استثناء مردند یا می میرند . تمام بنیانگذاران ادیان و فلاسفه مردند. اما مسیح بر مرگ پیروز شد. هللویا. او با قیامش از مردگان نشان داد که کلام او تنها کلام نیست بلکه حیات است و معجزات او محدود به زمانی نیست که بر روی زمین بود. او چون امروز هم زنده است. امروز هم معجزات عظیمی می کند که مهمترینش همان بخشیدن تولد و زندگی تازه به انسانهاست.
دنیا شاهد راهنماهای زیادی بوده است و هست ولی عیسی مسیح به عنوان تنها راهنمای همیشه زنده ، تنها راه (یوحنا 14:6) و تنها نام و وسیله (اعمال 4:12) برای نجات است. قیام مسیح ثابت کننده ادعای مسیحیان در مورد برتری مسیحیت نسبت به همه ادیان دیگر است.
2-غلبه برمرگ و اطمینان از قیامت مردگان:
هر روزه در دنیا حدود 200 هزار انسان می میرد و ملیونها انسان عزادار هر روز منتظر یک تسلی واقعی است. تمامی 7 ملیارد جمیعتی که الان روی زمین هستند 100 سال بعد می میرند . واعظ ، دزد ، تحصیلکرده ، بی سواد ، جوان ، پیر ، زیبا و زشت و هر کسی با هر شغلی و هر نوع نحوه زندگی یک روز می میرد.ما نمی دانیم کجا ، کی و چطور می میریم ، ولی همه ما می دانیم که روزی می میریم. قیام مسیح بزرگترین و واقعی ترین امید برای انسانها است. دنیا و دشمنان مسیح فکر می کردند که با کشتن مسیح می توانند جلوی کار مسیح را بگیرند ، و وقتی مسیح از روی صلیب فریاد زد "تمام شد" و وقتی آن سنگ بزرگ را جلوی قبر او گذاشتند ، آنها هرگز فکر نمی کردند که مسیح بر مرگ پیروز گردد. سنگ بزرگ غلطانیده شد تا دنیا ببیند و ایمان آورد که مسیح با مرگ خود صاحب قدرت مرگ یعنی شیطان را به زیر کشید و آنانی را که در ترس از مرگ زندگی می کنند آزاد کرد. (عبرانیان 2:14.15) قبر مهر و موم شده نمی توانست جلوی مسیح خداوند و قیام کرده را بگیرد. اگر ما هم می خواهیم اطمینان داشته باشیم که بعد از مرگ زنده خواهیم شد باید به تنها کسی که این راه را رفته است (یهنی مرده و زنده شده است- یعنی مسیح خداوند) ، ایمان آوریم . این ایمان باعث شده که تا امروز 43 ملیون نفر برای مسیح شهید گردند و ملیونها نفر زندگی خود را برای خدمت به او تقدیم کرده اند.
3-تنها شخص زنده می تواند راهنمای ما باشد و ما را عوض کند.
مسیح اشکهای مریم مجدلیه را با قیامش به شادی تبدیل کرد .مسیح یکبار با آزاد کردن مریم از 7 روح ناپاک او را نجات بخشیده بود و حال که مسیح مرده بود، مریم بینهایت خود را تنها و ناامید می دید ولی مسیح قیام کرده به مریم گفت "چرا گریه می کنی؟" . قیام مسیح اشکهای ما را به شادی تبدیل می کند. قیام مسیح فرصتی دوباره به پطرس بخشید که 3 بار انکار کردن مسیح را جبران کند. چون مسیح زنده است ما هم فرصت داریم تا گذشته تاریک و سیاهمان را با توبه و ایمان به خدای انجیل تغییر دهیم . شاگردان ترسو و ناامید از جتسمانی (محل دستگیر شدن مسیح) فرار کردند و بجز یوحنا ، هیچ کدام در موقع مصلوب شدن خداوندشان نبودند ، آنها حتی بعد از شنیدن خبر قیام پشت درهای بسته و قفل شده جمع می شدند. ولی قیام مسیح آنها را به شاهدانی زنده و شجاع و پر از روح القدس تبدیل کرد که نه فقط با زبانشان بلکه با زندگی و معجزاتشان مسیح را بشارت دادند. مرگ آنها به قول ترتولیان (از پدران کلیسا) بذر کلیسا شد. قیام مسیح آنچنان زندگی مسیحیان اولیه را دگرگون کرد که آنها با شادی از مرگ استقبال می کردند. مثلا ایگناسیوس اسقف قرن اول که از کلیسایش می خواست مانع شهادت او نشوند و برای آنان شهید شدن در راه مسیح آرزوی بزرگ بود. مسیح زنده می تواند زندگی هر کسی را نجات بخشد و تغییر دهد ، اگر ما فرمان زندگیمان را به دستهای او بسپاریم.
4-حضور او امروز در بین ما:
مسیح گفت "هر گاه دو یا چند نفر بخاطر اسم من جمع شوند ، آنجا در میان ایشان حاضرم" (متی 18:20) و این تحقق نمی یافت مگر بوسیله قیام مسیح. حضور مسیح بین ما یک امر عادی نیست و نباید تبدیل به یک امر عادی گردد. او بین ماست تا ما را عوض کند . او که خدای تغییر ناپذیر است یکی از مهمترین کارهایش این است که ما را تغییر دهد و به شباهت خود بسازد.او در هر بار حضورش با ما کاری دارد. او بین ماست تا در درون ما ، برای ما و بوسیله ما کار کند . او زنده است تا ما را ملاقات تاره کند. ما را پر از روح القدس سازد . غم ما را به شادی و ضعف ما را به قوت و اسارت ما در گناه را با تقدس و زندگی پیروزمندانه تغییر دهد.
حال که مسیح قیام کرده می گوید"تمامی قدرت در آسمان و زمین به من داده شده است " پس ما می توانیم با اطمینان به چنین خدای زندگی خداپسندانه مسیحی و خدمت پر ثمری داشته باشیم.
نتیجه:
خدا را شکر برای این خدای بی نظیری که ما داریم . ما هر چقدر بیشتر مفهوم مرگ و قیام مسیح را بفهمیم بیشتر در زندگی روحانیمان رشد می کنیم . امروز در مورد حقایقی از کتاب مقدس صحبت کردیم ولی حال می خواهیم دعا کنیم تا این خصوصیات و ثمرات مرگ و قیام مسیح در زندگی ما مشهود گردد . می خواهیم دعا کنیم که خدای زنده امروز کار عظیمی بین ما بکند . قلبهای خود را به حضور او بریزیم و اجازه دهیم امروز خدای که با خونش ما را خرید (اعمال 20:28) و برای شفاعت ما زنده است(عبرانیان 14:4-16) در ما کار عمیقی بکند . دعا کنیم.
منبع:فیس بوک کشیش روبرت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر